کلبه عـکس و شعر







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





نیمکت خاطرات....

از کنار نیمکت خاطره ها می گذرم....

 

سکوت می نوازد...
و درخت شاهد باران عشقم....
 
با ترانه باد می خواند...
 
دستم گم کرده راهش را ....
بی جهت در جیبم می خزد....
پاهایم سنگین اند...
 
بار غمی به دوش دارم...
 
با هر گامم...
 
زیر پاهایم صدای خش خش رنج پاییز را می شنوم....
و اشکهایم را پشت سر می گذارم...
در بدنم جریان دارد حضورش....
اما با چشمم چیزی جز فاصله نیست...
 
با خود می گویم...
به کجا می روم....
ان چه می جویم چیست؟؟؟؟
در فکر هستم...
من و او اینجا و ناگهان...
با هق هقم دیگر نواختی نیست...
هوا سرد است وتنها می گریم....
به یاد شبی که با او خندیدم....
اه من در کنار او و حضورش....
عاشقانه زیر باران رقصیدم....
و عطر نابش را بوییدم....
خندیدم... 

از غم چشمهایم رنجیدم...
همه را پوستم گواهی می دهد...
عاشقانه .بی ترس.بی ارز....
زیر بوسه های اسمان...
 
دستهایم را گرفت....
 
محو گرمای وجودش بودم که...

در دلم عشقی جاودان را نوشت...
جلوی این نیمکت....
به درخت شاهد چشم میدوزم
 
تکرار می کنم بودنش را...
و از نبودنش اینجا تنها می سوزم....
باد سردی می وزرد...
دستهایم گم می شوند در جیبم...
و تنها به تنهاییش و تنهاییم می اندیشم....
چشم های خسیم را می بندم...
و چشمهای زیبایش را می بینم....



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط ابوذر در 15:39 | |